English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1122 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
superscription U عنوان نوشته روی چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rational number U عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
writings U چیزی که نوشته شده است
writing U چیزی که نوشته شده است
subscript U چیزی که در پایین نامه نوشته شود
applies U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applying U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
to serve as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
to function as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
keep in trust U به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
pabulum U [هر چیزی که بشود به عنوان غذا خورد]
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
manuscript U نوشته
record U نوشته
epigraph U نوشته
opus U نوشته
writ U نوشته
writs U نوشته
deposition U نوشته
letters U نوشته
letter U نوشته
opuses U نوشته
text U نوشته
texts U نوشته
scrip U نوشته
inscriptions U نوشته
manuscripts U نوشته
inscription U نوشته
paper work U نوشته
papeteries U نوشته
depositions U نوشته
hierogram U نوشته قدس
ancient manuscript U نوشته قدیمی
it is written that U نوشته اندکه
handwriting U دست نوشته
chirograph U دست نوشته
hand writing U دست نوشته
manuscript U دست نوشته
petrograph U سنگ نوشته
written U نوشته شده
writing U نوشته نوشتجات
pseudograph U نوشته جعلی
writings U نوشته نوشتجات
callout U نوشته راهنما
cryptogram U نوشته رمزی
cryptograph U نوشته رمزی
petroglyph U سنگ نوشته
pornography U نوشته شهوت انگیز
numerals U عدد نوشته شده و..
applications U معمولا به صورت نوشته
erotica U نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
number U عدد نوشته شده
numbers U عدد نوشته شده
cryptanalysis U کشف نوشته رمزی
scrolls U نوشته یافهرست طولانی
scroll U نوشته یافهرست طولانی
inscriptions U نقش نوشته خطی
inscription U نقش نوشته خطی
application U معمولا به صورت نوشته
pornograph U نوشته ها و عکسهای رکیک
cartouche U لوح نوشته مزین
imperscriptible U فاقد اجازه نوشته
opusculum U اثریا نوشته بی اهمیت
poison pen U نوشته غرض الود
triglot U به سه زبان نوشته شده
letter press U نوشته وابسته به عکسها
psychogram U پیام نوشته روح
graphically U بطور نوشته یا منقوش
it is written that U نوشته شده است که
repetitive letter U نوشته شده است
packaged software U بسته پیش نوشته
numeral U عدد نوشته شده و..
overwrite U نوشته داده در محلی
slashed zero U علامت نوشته یا چاپ شده
blasphemous U نوشته وگفته کفر امیز
ad-libs U بدون نوشته صحبت کردن
bilingual U بدو زبان نوشته شده
hyphenated U نوشته شده با فضای خالی
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
jotting U چیزیکه با عجله نوشته شده
fill out <idiom> U نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
autographic U نوشته شده با دست خودمصنف
legend U نوشته روی سکه ومدال
legends U نوشته روی سکه ومدال
epitaph U نوشته روی سنگ قبر
accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری
epitaphs U نوشته روی سنگ قبر
cryptanalyze U نوشته رمزی را کشف کردن
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
hic jacet U نوشته روی سنگ قبر
ad-lib U بدون نوشته صحبت کردن
graffiti U نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
ad-libbing U بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed U بدون نوشته صحبت کردن
numeral U اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
numerals U اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
equation U فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
balloted U رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots U رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot U رای مخفی مجموع اراء نوشته
absolute address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
compilations U جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
postfix U کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
equations U فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
italic U حرف به صورت itoloc نوشته شده
compilation U جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
It is written for our benefit U نوشته کردن برای ما فایده دارد
software package U بسته پیش نوشته نرم افزاری
to read between the lines U معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
integrated accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
NCR paper U نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
termination notice U فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
machine address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
querying U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queries U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queried U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
ground U عنوان
title U عنوان
titles U عنوان
title U عنوان
headwords U عنوان
topic U عنوان
printed U عنوان و..
print U عنوان و..
caption U عنوان
subject [topic] U عنوان
epithet U عنوان
epithets U عنوان
headings U عنوان
captions U عنوان
subjects U عنوان ها
themes U عنوان ها
capitulary U عنوان
prints U عنوان و..
life peer U عنوان
rubrics U عنوان
appellative U عنوان
rubric U عنوان
headline U عنوان
name U عنوان
topics U عنوان ها
names U عنوان ها
headlines U عنوان
life peers U عنوان
titles U عنوان ها
head line U عنوان
heading U عنوان
headword U عنوان
by way of remainder U به عنوان رد
to esteem somebody or something [for something] U قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controls U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controlling U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
covets U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covet U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
correction U صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
to pass by any thing U از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
to hang over anything U سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
the paper is written all over U همه جای کاغذ نوشته شده است که
hair stroke U خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
machines U فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
pitch U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
please reply U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
unless otherwise prescibed [by the doctor] U مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
Recent search history Forum search
1olivine
1tink and grow rich
1چیزی که عوض داره گله نداره
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1گج
1confinement factor
1She ferreted in her handbag and found nothing.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1دست بردن در چیزی - dast bordan dar chizi
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com